رمز عملیات، مقاومت از غزه تا قدس
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۶۷۹۶۵
گروه سیاسی خبرگزاری فارس: رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر بسیجیان فرمودند: دوگانه جدید «مقاومت و تسلیم» بر منطقه حاکم شده است و امروز جریان مقاومت یعنی تسلیم نبودن در برابر «زورگویی، زیادهخواهی و دخالتهای آمریکا»، یک جریان واضح در منطقه است.
بر همین اساس مروری میکنیم بر اتفاقات و حوداثی که فلسطین با آن روبه رو بوده و گریزی میزنیم به تاریخ زورگویی کشورهای زیادهخواه در منطقه.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
نکبت؛ روزی که رژیم صهیونیستی تشکیل شد
نکبت؛ نام روزی است که رژیم صهیونیستی تشکیل شد و شیپور آوارگی هزاران تن از فلسطینیان از آغوش امن مادر خود، یعنی خانه گرمشان زده شد.
در ۱۴ می ۱۹۴۸ و سه سال پس از پایان جنگ دوم جهانی، «دیوید بن گورین» از تشکیل رژیم اسرائیل در بخشی از خاک فلسطین خبر داد که این همان روز نکبت بود.
به عقبتر بر میگردیم، سال ۱۹۱۵ یعنی یک سال پس از آغاز جنگ جهانی اول. همان موقع که انگلستان به این نتیجه رسید که امپراطور عثمانی تجزیه میشود و متفقین پیروز جنگ.
برای همین بود که انگلستان به برنامه ریزی استعمار دیگری در دوران بعد از جنگ پرداخت؛ در این زمان سفارت بریتانیا در فرانسه میزبان یک مذاکره بود، مذاکرهای مابین یک سرهنگ انگلیسی به نام مارک سایکس با یک دیپلمات فرانسوی به نام فرانسوا پیکو که خروجی آن، نقشه سایکس-پیکو شد.
فلسطین منطقهای بود که سایکس و پیکو برای در اختیار گرفتن آن توسط کشورهای خود به نتیجه نرسیده بودند و تصمیم گرفتند به طور مشترک تحت کنترل انگلستان و فرانسه قرار گیرد و قیمومیت آن برعهده انگلستان باشد. آنها این منطقه را که از نظر منابع انرژی و همچنین از نظر گذرگاههای بینالمللی، موقعیت مناسبی دارد را برای پیشبرد اهداف خود، منطقه بینالمللی نام نهادند.
این مذاکره خروجیهای دیگری نیز داشت، خروجی که خبر انتقال گروهی از یهودیان ساکن اروپا به فلسطین را میداد. بین سایکس و پیکو تصمیم بر آن شد که گروهی از یهودیان ساکن اروپا را به فلسطین منتقل کنند و این توافق مبنای شکل گیری رژیم صهیونیستی قرار گرفت که عملا در سال ۱۹۴۸ اجرایی شد.
البته قطعنامه 181 سازمان ملل متحد در سال 1947 که معروف به قطعنامه «تقسیم» بود، به تشکیل 2 دولت عربی و یهودی در مرزهای فلسطین رای داد. «تقسیم» قسمتی از وجود فلسطینیان را گرفت و فقط 47 درصد از سرزمین فلسطین به اعراب تعلق گرفت و سایر بخشها به یهودیان اختصاص داده شد، البته این رژیم اشغالگر به همین قطعنامه نیز پایبند نبود و در طول این سالها بیش از 85 درصد از سرزمین فلسطین را به اشغال خود در آورد.
اما باز بر میگردیم به روز نکبت، طی روزهای بعد از آن روز شوم حداقل ۱۵ هزار فلسطینی شهید و ۷۵۰ هزار فلسطینی از کشورشان اخراج شدند که در مجموع ۷۰ درصد فلسطینیها اخراج یا مجبور به ترک خانههای اصلی خود شدند. این جمعیت کم نبود؛ رقمی که اشاره کردیم بیشتر از نصف جمعیت فلسطین در آن زمان است.
حق با آنها بود و گرفتن حق سهم آنها؛ فردای آن روز ارتش کشورهای مصر، سوریه، اردن، لبنان و عراق علیه این رژیم اعلان جنگ کردند. این جنگ یک سال و هفت ماه و ۲۰ روز طول کشید اما شکست اعراب پایان این قصه پر غصه بود.
جنایات این رژیم به قدری زیاد است که برای شرح آن قلم به ستوه در میآید، اما در جدول ذیل بخشی از جنایات این رژیم را به محضرتان میرسانیم.
اما از آن روز نحس و نکبت، تاریخی حدود 75 سال میگذرد؛ 75 سال جنایت به مردم فلسطین و باز هم این جنایات تکرار میشود.
دوگانه «مقاومت و تسلیم»
امروز بیش از شصت و شش روز ( چند روز پس از پایان آتش بس موقت) از آخرین حملات رژیم صهیونیستی به غزه می گذرد. حملاتی که همچنان ادامه دارد و در حال کشتار مردم بیگناه و کودکان غزه است، شهدایی که در این 66 روز آمارشان به ۱۷۰۰۰ نفر رسیده است.
اما این تاریخ پرفراز و نشیب به 2 قسمت متفاومت تقسیم میشود. دوگانه جدیدی که تغییر آن نوع حکمرانی در منطقه را عوض کرده و دوگانه جدید عصر فلسطین است. این دوگانه به تعبیر رهبر معظم انقلاب دوگانه «مقاومت و تسلیم» نام دارد.
رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر بسیجیان با اشاره به دوگانه جدید حاکم در منطقه تحت عنوان دوگانه «مقاومت و تسلیم» فرمودند: دوگانههای «عرب و غیر عرب»، «شیعه و سنّی» و افسانه هلال شیعی، رنگ باخته که نمونه واضح آن در قضیه فلسطین است چرا که در طوفان الاقصی و قبل از آن، بیشترین کمک را به فلسطینیان شیعیان عرب و غیر عرب کردهاند. حضرت آیتالله خامنهای افزودند: در مقابل آن دوگانههای تحمیلی، دوگانه جدیدی به نام «مقاومت و تسلیم» بر منطقه حاکم شده است و امروز جریان مقاومت یعنی تسلیم نبودن در برابر «زورگویی، زیادهخواهی و دخالتهای آمریکا»، یک جریان واضح در منطقه است.»
چگونه این اتفاق تاریخی رخ داد؟
اما چه باعث این تغییر شد و چگونه این اتفاق تاریخی رخ داد؟ مسعود رضایی کارشناس مسائل سیاسی عامل تغییر این دوگانه را گسترش حوزه مقاومت در طول 2 و سه دهه اخیر در منطقه عنوان کرد و افزود: در منطقه غرب آسیا بعد از ماجرای کمپ دیوید که روند سازش و تسلیم آغاز شد و با خیانتهایی که صورت گرفت، تا مدتی به این شکل تصور میشد که روال مذاکرات و سازش میتواند به تامین امور ملت فلسطین و دیگر ملتهای منطقه بیانجامد. اما در طول سالهای بعد از آن کاملا مشخص شد که صهیونیستها، با حمایت و پشتیبانی آمریکا و دیگر کشورهای غربی، اساسا قائل به یک حقی برای مردم فلسطین و مردم منطقه نیستند و بنابراین یک جریان دیگری بنام جریان مقاومت، برای بدست آوردن حق و حقوق خود تشکیل شد و راه مبارزه و مقاومت را از انتفاضه ملت فلسطین در پیش گرفت.»
کمپ دیوید اولین پیمان صلح میان طرفین جنگ اعراب و اسرائیل بود که به صلح میان مصر و اسرائیل و در نهایت به رسمیت شناختن این کشور انجامید.
آورده این عملیات چه بود؟
اما آورده این عملیات چه بود و چه بلایی بر سر رژیم صهونیستی و آمریکا که بزرگتیرین حامی اسرائیل است آورد؟
فواد ایزدی تحلیلگر سیاسی و مسائل امور بین الملل این موضوع را شرح داده است: «امروز عملیات طوفان الاقصی نشان داد که ظرفیت اخراج آمریکا در منطقه وجود دارد و قدرت مقاومت، قدرت قابل توجهی است.
وی تأکید می کند: قابل توجه است که هیچ کس به اذعان خودِ مقامات آمریکایی و اسرائیلی، تصور اینکه حماس توان این چنین ظرفیتی را داشته باشد، نداشته است.
این کارشناس مسائل بینالملل با بیان اینکه نشانههای افول آمریکا در اتفاقات اخیر قابل مشاهده است، خاطرنشان کرد: در یک زمان، اگر آمریکا از کشوری حمایت خود را اعلام میکرد، آن کشور از لحاظ نظامی قدرتمند میشد و یک کشوری امکان پردازش حمله به آن کشور را نداشت و اسرائیل رتبه یک حمایت آمریکا در منطقه را به خود اختصاص داده بود، اما با این حال در حوزه نظامی، تشکیلاتی و اطلاعاتی با این شکست مواجه شد.
ایزدی در بخش دیگری از سخنان خود گفته بود: «افول آمریکاییها تسریع و در منطقه فهمیده شد و جریاناتی که نسبت به آمریکا نگاه مقاومتی داشتند، متوجه شدند که میشود مقاومت کرد و هم میتوان قدرت مقاومت را افزایش داد و به اهدافی که از جمله آن آزادسازی فلسطین است، رسید.
این کارشناس مسائل بینالملل در پایان خاطرنشان کرد: جریاناتی هم که متعلق به محور مقاومت نبوده و همراه و همسو با آمریکا بودند، متوجه افول آمریکا شدهاند و پی بردند که چیدن تمام تخم مرغها در سبد آمریکاییها، کار درستی نیست.»
اما با یک محاسبه ساده میتوان پیبرد که آینده از آن فلسطینیان است؛ دقیقا همان چیزی که رهبر معظم انقلاب فرمودند: «مسئله فلسطین به توفیق الهی به سمت حل شدن یعنی تشکیل حاکمیت فلسطینی در همه سرزمین فلسطین در حال حرکت است.»
پایان پیام/
منبع: فارس
کلیدواژه: روز نکبت دوگانه مقاومت و تسلیم فواد ایزدی رهبر معظم انقلاب رژیم صهیونیستی مقاومت و تسلیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.farsnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فارس» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۶۷۹۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته رژیم صهیونیستی بود
سردار سرلشکر «غلامعلی رشید» فرمانده قرارگاه مرکزی خاتمالانبیا (ص) در گفتوگویی به عملیات طوفانالاقصی، عملیات وعده صادق، سیاست جمهوری اسلامی ایران در قابل رژیم صهیونیستی و وضعیت کنونی این رژیم اشغالگر پرداخت.
در ادامه، مشروح این گفتگو را میخوانید:
عملیات ۷ اکتبر حماس را چگونه ارزیابی میکنید و فکر میکنید مهمترین دستاورد این عملیات چه بود؟
مهمترین دستاورد این عملیات این است که پوشالی بودن اسرائیل نمایان شد. پایههای ارتش اسرائیل به عنوان نیرویی که به این شکل پرمدعا و این ارتش دروغگو که طی این ۷۰ سال ادعا میکرد من بی حریفم؛ من کسی بودم که ارتش مصر را شکست دادم، ارتش اردن را شکست دادم، ارتش سوریه را شکست دادم، فروریخت؛ رژیمی جعلیای که در این سالهای اخیر هم مأموریت دارد که علیه ما رجزخوانی کند. این نکته بسیار مهمی است.
شهید حاج قاسم سلیمانی میگفت هر دولتی در عالم یک ارتش دارد، اما در اسرائیل برعکس است؛ یک ارتش وجود دارد که آن ارتش یک دولت جعلی ساخته است؛ یعنی ما فقط با یک نیروی نظامی مواجهیم و نه چیزی بیشتر. اینها آمدند و چیزی را در اینجا کاشتند که به خیال خودشان از آن یک کشور به وجود بیاید؛ اسرائیل مفهومی شبیه ایمپلنت در دندانپزشکی است که انگلیسیها و کشورهای غربی آن را کاشتهاند و حیات اسرائیل هم به غرب وابسته است.
یعنی اگر روزی غرب نباشد، اسرائیل یک شبه فرو میپاشد و برعکس هم هست؛ یعنی اگر اسرائیل فروبپاشد، غرب هم فرومیپاشد. اسرائیل در ایران سفارت ندارد، اما تمام سفارتخانههای غربی به او کمک میکنند. از اطلاعات و هر کمکی اعم از سیاسی، نظامی، رسانهای و… نیاز داشته باشند، در اختیارشان قرار داده میشود.
جمهوری اسلامی ایران بارها به وضوح بیان کرده است که اسرائیل غاصب و اشغالگر باید از بین برود؛ این آرمان در عرصه واقعیت تا چه اندازه دستیافتنی است؟
این نکته را اینجانب عرض کنم که متأسفانه برخی از اساتید دانشگاه و روشنفکران مغالطه کردهاند که جمهوری اسلامی ایران، گفته ما میخواهیم اسرائیل غاصب را نابود کنیم؛ در حالی که رهبری و مقامات جمهوری اسلامی همیشه گفتهاند که جمهوری اسلامی ایران به عنوان یک نظام سیاسی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان باید اسرائیل غاصب و متجاوز را که قبله اول مسلمین و سرزمین ملت مسلمان فلسطین را اشغال کرده، شکست دهد و نابود کند.
چیزی که برای فرماندهان ارتش اسرائیل آزاردهنده و مایه کابوسشان است، همین شکنندهبودنشان است؛ و کابوس آزاردهنده برای فرماندهان اسرائیل این است که اینها میگویند فقط هزار و ۱۰۰ نفر به ما حمله کردند و ما را به این شکل به هم ریختند؛ حماس ۳۰ هزار رزمنده دارد؛ اگر ۱۰ هزار نفر از این رزمندگان بار دیگر غافلگیرانه به ما حمله کردند، به همراه ۱۰ هزار نفر از رزمندگان حزبالله لبنان و ۲ یا ۳ هزار نفر از این جوانان کرانه غربی، کار اسرائیل تمام میشود. تازه این رقم بخش کوچکی از قوای آنهاست.
رژیم اسرائیل سرزمین بسیار کوچکی دارد؛ یک بار در خردادماه سال گذشته در یکی از جلسات مستمری که با فرماندهان ارشد نیروهای مسلح سپاه و ارتش داشتیم با اشاره به عملیات بیتالمقدس مقایسهای بین شیوه اقدام ما در این عملیات و وضعیت اسرائیل انجام دادم؛ وسعت عملیات بیتالمقدس ما در جنگ در برابر عراق شش هزار کیلومتر مربع بوده است.
یعنی ما وسعت جغرافیایی فلسطین اشغالی را در این عملیات آزاد کردیم؛ ما نقشه این منطقه را روی نقشه جغرافیایی فلسطین اشغالی گذاشتیم؛ از مرزهای جنوب لبنان یعنی نیمه شمالی خاک فلسطین اشغالی را پوشاند تا اطراف کرانه غربی و تا اشدود را پوشاند؛ یعنی تا جنوب تلآویو.
یعنی ما دیدیم که مراکز حکومتی، مراکز نظامی، مراکز جمعیتی و مراکز اقتصادی همگی در این منطقه قرار میگیرند؛ مابقی مناطق جنوب اسرائیل عمدتاً بیابانی است؛ مناطقی مثل صحرای نقب و اطراف غزه تا بندر عقبه همگی بیابان هستند و جمعیت قابل توجهی در آنجا وجود ندارد.
عمده جمعیت یهودی و اعراب قدیم ۱۹۴۸ در این منطقه هستند؛ همه شهرهای اسرائیل، همه مراکز حکومتی، وزارت دفاع، ستاد ارتش، مراکز صنعتی و… آن حرفی که فرمانده ارتش ما برادر عزیزم امیر سرلشکر موسوی زد، حرف محاسبهشدهای بود؛ خبرنگاری قبلاً از امیر موسوی پرسیده بود که اگر جنگی بین ایران و اسرائیل اتفاق بیفتد، ارتش، سپاه و نیروهای مسلح ایران چگونه میتوانند اسرائیل را شکست دهند؟ او در پاسخ گفته بود که اگر شرایطی و امکانی به وجود بیاید که ارتش و سپاه در کنار هم در مقابل ارتش اسرائیل قرار بگیریم، فقط با یک عملیات و نه بیشتر در همان مقیاس عملیاتهایی مثل فتحالمبین و بیتالمقدس کار اسرائیل را تمام میکنیم؛ یعنی اگر از جنوب لبنان، از جولان و از همین کرانه غربی و از خود غزه نیرویی در حد همین رزمندگان فتحالمبین به اسرائیل حمله کنند، کار آنها تمام است و ارتش اسرائیل نابود میشود و واقعه ۷ اکتبر هم نمونهای از این مسأله بود؛ اسرائیل نتوانست حتی در مقابل یک گروه چریکی و نه یک ارتش منظم به درستی عمل کند؛ آن هم حملهای که فقط حدود ۱۶ تا ۲۰ ساعت به طول انجامید؛ پس این ارتش پر مدعا تصویری که از خودش میسازد، دروغین است.
وضعیت کنونی اسرائیل را از حیث مؤلفههای جغرافیایی و جمعیتی چگونه میبینید؟ فکر میکنید بحرانهای مختلفی که رژیم اسرائیل با آنها روبهرو است تا چه اندازه این رژیم را شکننده و ضعیف کرده است؟
ما نباید فکر کنیم که اسرائیل همان چیزی است که خودش و رسانههای غربی به تصویر میکشند. بعضی وقتها اسرائیل میآید در ایران کاری انجام میدهد و مثلاً دانشمند هستهای ما را ترور میکند یا اقدام انفجاری در یک نقطه محدود انجام میدهد و بعد این کار خودش را بسیار بزرگتر از چیزی که بوده نشان میدهد؛ کل امپراطوری رسانهای غرب هم از او پشتیبانی میکند؛ چون اسرائیل با کمکهای مستقیم آمریکا و اروپا سرپاست، همه امکانات را به رایگان در اختیارش قرار میدهند؛ پول، تجهیزات، پیشرفتهترین سلاحها و هر نوع کمکی که بخواهد.
در حال حاضر فرمانده سنتکام در تلآویو قرارگاه عملیاتی برپا کرده و از نزدیک در حال فرماندهی میدان جنگ است. سربازان فرانسوی، انگلیسی و آمریکایی در کنار سربازان اسرائیلی میجنگند؛ یعنی اسرائیل چنین رژیم جعلیای است.
کتابی هست به نام جغرافیای سیاسی خاورمیانه و شمال آفریقا که آلاسدایر درایسدل و جرالد هنری بلیک که دو جغرافیدان انگلیسی هستند، آن را در دهه ۸۰ میلادی نوشتهاند و توسط خانم درّه میرحیدر ترجمه شده و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنم؛ در بخش دوم کتاب تحت عنوان «جداسازی و سیر تکامل نظام دولتها» وارد بحث اسرائیل شده و نوشته است: اسرائیل یک پارادوکس است و ثمره یک ایدئولوژی افراطی به نام صهیونیسم است؛ مسائل بسیار حادی دارد و هرگز قادر به واحدسازی این مردمی که از سراسر دنیا گرد آورده، نیست.
در این کتاب آمده که جمعیت یهودیهای اسرائیل از سراسر دنیا از ۱۰۲ کشور مختلف آورده شده و در اینجا جمع شدهاند و این جمعیت گردآوری شده، چند زبانه است و حداقل به ۱۵ زبان تکلم میکنند (عبری - عربی - انگلیسی - لهستانی - روسی - آلمانی - ایرانی - اسپانیایی - آفریقایی و…). دلیل این شکستی که متوجه اسرائیل شد و قادر به ترمیم آن نخواهد بود، چیزی نیست جز اینکه این ارتش و این دولت جعلی اسرائیل و جامعهای که در آن سرزمین اشغالی جمع شدهاند، بیهویتاند و فاقد علت وجودی هستند که عامل مهم تشکیلدهنده یک دولت و ملت است هویت ملی ندارند - پیوستگی فرهنگی ندارند و هیچکدام از عناصر و مؤلفههای مهم را که یک دولت و ملت باید داشته باشند، ندارند.
اینها هویتی ندارند؛ نه هویت فرهنگی دارند و نه هویت ملی و نه به هم پیوستهاند؛ یعنی انسجام و پیوندی میان آنها وجود ندارد. وضعیت این جمعیت با وضعیت مردم ایران اصلاً قابل قیاس نیست؛ مردم ایران پیوندهای مستحکم و قوی با یکدیگر دارند؛ عواملی مانند تجانس مذهبی، تجانس نژادی، تجانس زبانی و تجانس قومی که در ایران هست در کمتر جایی از دنیا وجود دارد.
دشمنان و رسانههای معاند غرب سعی دارند القا کنند که تنوع قومیتی در ایران سبب شکاف میان جامعه ما شده است، در حالی که در واقعیت اینگونه نیست؛ درست است که در ایران تنوع فرهنگی و قومی وجود دارد، اما مردم ایران از این تفاوتها در راستای همدلی خود استفاده میکنند و اتفاقاً این تنوع و تفاوت، صمیمیتها را بیشتر کرده است. همه این قومیتها و گروههای متنوع در جامعه ایران هر زمان که ذرهای احساس خطر میکنند، یکدل و یکزبان کنار هم میمانند و برای دفاع از ایران با هم متحد میشوند.
عوامل موقعیت راهبردی و فضا، وحدت سرزمینی، ریشه کهن تاریخی، تجانس زبان، مذهب و دین و نژاد و قومیت، ساختار فرهنگی، آرمان سیاسی و حکومت قدرتمند مرکزی از عوامل درونزا و تهدیدات خارجی (به تحریک استکبار جهانی) از عوامل برونزا هستند که در ایجاد و افزایش همبستگی و وحدت و پیوستگی میان ساکنان سرزمین ایران مؤثرند؛ اما در اسرائیل چنین چیزی وجود ندارد؛ هیچکدام از این پیوندها وجود ندارد؛ اسرائیل هیچکدام از مؤلفههایی را که علت وجودی یک کشور است و بر اساس آنها یک کشور تشکیل میشود، ندارد.
درباره عملیات وعده صادق توضیح دهید و ابعاد داخلی و بینالمللی آن را برای مخاطبان خارجی بیان کنید.
دو عملیات «طوفانالاقصی» که توسط حماس انجام شد و عملیات «وعده صادق» که اقدام نظامی مستقیم ایران علیه رژیم بود، بهوضوح نشان داد که اسرائیل بهشدت آسیبپذیر است. دیگر هیچ چیز به قبل از طوفانالاقصی و اقدام مستقیم نظامی جمهوری اسلامی برنمیگردد. هر شکل از پاسخ رژیم برای رهایی از باتلاقی که در آن گرفتار شده، باعث فرورفتگی بیشتر خواهد شد. محورهای مقاومت دست برتر را دارند و افق ۱۰ سال آینده محور مقاومت دیدن دارد. تاریخ از نو بازخوانی خواهد شد.
ملتهای مظلوم منطقه بهویژه ملت مظلوم و مسلمان فلسطین و لبنان در برابر اشغالگر صهیونیستی راه مقاومت را آموختهاند و به فضل پروردگار بر رژیم اشغالگر صهیونیستی به کمک همه دولتها و ملتهای مسلمان از جمله جمهوری اسلامی ایران غلبه خواهند کرد و او را شکست خواهند داد.
مشخصههای آمریکا و رژیم صهیونیستی را در منطقه همه ملتها میبینند؛ اشغال سرزمین ملتی مسلمان، آواره کردن ملت فلسطین، زورگویی، باجخواهی، جنایت و نسلکشی و کشتار طی ۷۰ سال ادامه دارد و ملت مسلمان فلسطین حاضر به تسلیم شدن در برابر آمریکا و رژیم صهیونیستی نیستند.
مهمترین برجستگی عملیات وعده صادق ظهور اراده و تصمیم رهبری ایران بود که همه دشمنان را غافلگیر کرد؛ اسرائیل که تصور میکرد یک دژ نظامی نفوذناپذیر است، مورد تهاجم و نفوذ موشکها و پهپادها قرار گرفت و نفس اراده و تصمیم ملت بزرگ ایران که در رهبری انقلاب متجلی شد، اهمیت استراتژیک دارد. اینکه چه میزان از شلیکهای ایران بر اهداف اصابت کرده، به مراتب اهمیت کمتری دارد. عملیات وعده صادق، عبور از بازدارندگی خودساخته و توهمی رژیم صهیونیستی بود که تصور میکرد با تکیه بر قدرتهای آمریکا و ناتو، بازدارندگیاش تضمین شده است.
وقتی که دیدند رهبری ایران تصمیم قاطع خود را برای تنبیه متجاوز اسرائیلی گرفته است، همه با هراس به کمک اسرائیل آمدند. آمریکا با حمایت کامل و گلچینی از قدرتهای ناتو بهویژه انگلیس و فرانسه و برخی کشورهای منطقه، لایههای دفاعی متعددی در برابر قدرت تهاجمی موشکی و پهپادی ایران ایجاد کردند و در جغرافیایی به وسعت حداقل یک میلیون کیلومتر مربع بر فراز فضاهای عراق، اردن، شمال عربستان، دریای سرخ، شرق مدیترانه، قبرس و فلسطین اشغالی آرایش دفاعی گرفتند و علیرغم این دیوارهای دفاعی در حمایت از رژیم صهیونیستی، موشکهای پرقدرت ایران از سپرهای دفاع موشکی عبور کرد و دو مرکز نظامی نواتیم و شلاخیم را درهم کوبید.
رژیم صهیونیستی جرأت نکرد تصاویری از این دو پایگاه نظامی را به دنیا نشان بدهد؛ اگر آمریکاییها، انگلیسیها و فرانسویها و سنتکام به کمک رژیم صهیونیستی نمیآمدند، قطعاً ۸۰ درصد از پرتابههای ایران، پایگاههای نظامی رژیم صهیونیستی را درهم میکوبیدند.
با عملیات وعده صادق، آرایش استراتژیک یکبار دیگر به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر کرد و این تغییر در شرایطی اتفاق افتاد که آمریکا اعلام کرد «ما کنار اسرائیل با اراده آهنین ایستادهایم!» آمریکا و رژیم صهیونیستی و سایر قدرتهای غربی که به کمک اسرائیل آمدند، در طول عملیات، ۱۰ ساعت در هراس و اضطراب و دلهره بهسر بردند و شاهد تحمیل اراده ملت ایران و شکست بازدارندگی اسرائیل بودند. قدرت ایران را همگان تحسین کردند که بدون غافلگیری و با اعلام قبلی، رژیم صهیونیستی را تنبیه کرد و در حقیقت، سیلیها و مشتهای محکمی به لات گستاخ و جنایتکار منطقه زد و او را سر جایش نشاند.
این عملیات تهاجمی را در پاسخ به جنایت رژیم صهیونیستی علیه فرماندهانش در کنسولگری و سفارت ایران در دمشق انجام داد که به درخواست دولت سوریه در آنجا مستقر شدهاند؛ عملیات تهاجمی وعده صادق را بخشی از نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برعهده داشت که این بخش کوچک، تنها ۲۰ درصد توان تهاجمی خود را به کار گرفت و در مقابل، آمریکا و ناتو و سنتکام و رژیم صهیونیستی با ۲۴۰ فروند هواپیمای جنگنده و سامانههای متعدد ضد موشکی مستقر بر ناوهای آمریکا در مدیترانه و دریای سرخ و سامانههای ضد موشکی رژیم صهیونیستی با هراس به دفاع برخاستند و آن بخش کوچک نیروی هوافضای سپاه با ۸۰ درصد توان تهاجمی خود آماده بود تا بنا به دستور موجهای بعدی حمله را آغاز کند؛ اما فرماندهان ایران تشخیص دادند که تنبیه رژیم صهیونیستی در همین حد کفایت میکند و حمایت اینگونه از رژیم صهیونیستی از سوی آمریکا، انگلیس، فرانسه و دولتهای اروپایی، انسان را یاد جنگهای صلیبی میاندازد.
آمریکا و دولتهای اروپایی شریک قطعی جنایات رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی هستند و هرگز این هزینههای راهبردی که آمریکا و دولتهای اروپایی برای حمایت از رژیم صهیونیستی میپردازند، مورد قبول ملتهای غربی نیست. آیا انسانهایی حکیم و عاقل در جامعه غرب پیدا خواهد شد تا به کمک ملتهایشان، مانع سیاستهای دولتهای خود در حمایت از نسلکشی و ویرانگری اسرائیل غاصب علیه ملت مظلوم فلسطین بشوند؟
یعنی واقعیت اسرائیل با آنچه در رسانهها از خود به نمایش میگذارد، یکی نیست؟
خیر. تصویری که اسرائیل از خودش در رسانهها میسازد، هرگز با تصویر واقعی اسرائیل در داخل سرزمین فلسطین اشغالی انطباق ندارد. تصویر دروغین از خودش میسازد؛ اینکه من بی حریفم و حریف ندارم.
در عملیات ۷ اکتبر تمام هیمنه دروغینش شکسته شد؛ توسط هزار و ۱۰۰ یا هزار و ۲۰۰ نفر از رزمندگان یک گروه چریکی که همه نظامیان میدانند این تعداد، استعداد رزمی و مانوری یک تیپ پیاده است. هزار و ۱۰۰ نفر به این ارتش پرمدعا حمله کردند؛ بعضی از رزمندگان حماس میگویند که اسرائیلیها خواب بودند، شراب خورده بودند؛ همه در تانکها و در قرارگاهها، خواب بودند؛ اصلاً باورمان نمیشد که ارتش اسرائیل با یک عملیات چندساعته ما تا این اندازه فرو بپاشد. خود آمریکاییها هم میگویند؛ بلینکن که وزیر خارجه آمریکاست و به کشورهای عربی رفت و آمد میکند، به منطقه که آمده بود، به نخستوزیر عراق گفته بود که ارتش اسرائیل فروپاشیده بود و کارش تقریباً تمام بود؛ ما رفتیم و به آنها کمک کردیم و این ارتش را از زمین بلند کردیم و نگهاش داشتیم تا به طور کامل از بین نرود و سعی کردیم آنها را مجاب کنیم تا ایستادگی کنند و با تکیه به ما کارشان را ادامه دهند؛ بنابراین رژیم صهیونیستی از نظر اقتصادی و نظامی به کمک حمایتهای مستقیم آمریکا و اروپا سر پا ایستاده است و به رایگان هر امکانی را که نیاز داشته باشد، در اختیارش قرار میدهند؛ حتی سلاح کشتار جمعی یعنی بمب اتم!
منبع:روزنامه ایران
باشگاه خبرنگاران جوان سیاسی دفاعی امنیتی